موش آنقدر که از گربه می ترسد از شیر نمیترسد چون #شعور درك عظمت شیر را ندارد تا از آن بترسد.
از شیر ترسیدن هنر می خواهد، باید آن حیوان شعور فهم هيبت و عظمت شیر را داشته باشد و شیر هم برتر از آن است که موش با آن شعور کم از آن بترسد. اما چون شعور آهو بیشتر از موش است متوجه عظمت و هیبت شیر می شود و از آن فاصله میگیرد.
و تنها آدم های عمیق و دقیق و فکور از خدا می ترسند و عظمت و ابهت او را درک میکنند. مؤمنین واقعی به جهت بهرهمندی از شعوری بلند، نظر به ابدیت خود دارند و از خوف الهی که مانع بی بندوباری میشود بهره مندند و به خوبی دستورات الهی را رعایت می کنند.برعکس انسان های بی فکر و کم عقل، انسان های حکیم و متفکر جامعه خداترسند.
و خدا در قرآن میفرماید:
«انما يخشى الله من عباده العلماء»
فقط در بین بندگان خدا، آنان که به واقع عالم اند از خدا می ترسند.
یعنی آنها که اندیشه های بزرگ دارند و حقایق عالم را می شناسند از خدا می ترسند، چون عالمان واقعی دنیای کوچک را کوچک و حقیر می بینند و خدای بزرگ را بزرگ و با عظمت می یابند.
و برای کوچک و حقیر دیدن دنیا و #بزرگ و باعظمت دیدن قیامت، شعور بزرگی نیاز است، باید انسان متوجه وسعت روح خود باشد و خود را هم تراز امور کوچک قرار ندهد تا امور کوچک برایش مهم نشوند.
📚کتاب «جوان و انتخاب بزرگ»
#استاد_طاهرزاده
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
پاتوق بچه شیعه ها
@shia_patogh
از آیت الله انصاری همدانی (ره) نقل شده است که یک بار یکی از آقایان که مدتی نیز محضر بزرگی را درک کرده بود خدمت آقای انصاری (ره) می رسد و می گوید:
آقا من واصل شدم و نور خدا را همراه خود می بینم.
ایشان می فرمایند:
خصوصیات آن نور را بگو
و او توضیح می دهد. بعد آقا می فرمایند:
اگرچه اینها همه انوار خدا هستند ولی این، نور خدا نیست بلکه نور وضوی توست که در ابتدای راه برای آدم پیدا می شود...
#کتاب_سوخته ص 94
در این عالم خبرهایی هست...
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
پاتوق بچه شیعه ها
@shia_patogh
❗️اين يك خطر بزرگ است براى يك اجتماع كه افرادش ناآگاه باشند. دشمن اگر زيرك باشد خودِ اينها را ابزار عليه خودشان قرار مىدهد: يك داستان جعل مىكند، بعد اين داستان را به زبان خود اينها مىاندازد تا خودشان قصه و حرف و سخنى را كه دشمنشان عليه خودشان جعل كرده بازگو كنند. اين علتش ناآگاهى است و نبايد مردمى اينقدر ناآگاه باشند كه حرفى را كه دشمن ساخته، ندانسته بازگو كنند؛ اين يكى مىگويد چنين حرفى را شنيدهام، ديگرى مىگويد من هم شنيدهام، و همين طور... .
.
🔷 اينها نمىدانند حرفى كه دشمن جعل مىكند وظيفه شما اين است كه همان جا زير پايتان دفنش كنيد. اصلًا دشمن مىخواهد اين حرف بين مردم پخش بشود. شما بايد دفنش كنيد و به يك نفر هم نگوييد، تا به اين وسيله با توطئه سكوتْ نقشه دشمن را نقش بر آب كنيد .
.
📖...اسلام چه مىگويد؟ مىگويد هر وقت چنين چيزى شنيدى ابداً به زبان نياور. .
.
✅ اگر دغدغه دارى، خودت برو تحقيق كن. تو كه حوصله تحقيق كردن ندارى ديگر چرا بازگو مىكنى؟! حق تحقيق دارى، برو تحقيق كن اما حق بازگو كردن ندارى. .
.
📚 استاد شهید مطهری، آشنایی با قران ج 4 ص 35 و 38
اگر کسی بگه فقط یک کتاب درباره کربلا و عاشورا میخوام بخونم
من این کتاب رو پیشنهاد میکنم
تاملی در نهضت عاشورا
#رسول جعفریان
در این روزها و شبها التماس دعا دارم

حیات قلب در گریه است
و آن « قتیل العَبرات » كشته شد
تا ما بگرییم
وخورشید عشق را به دیار مرده قلب هایمان دعوت كنیم
و برف ها آب شوند و فصل انجماد سپری شود
کتاب #فتح_خون ص30

#معرفی_کتاب
#دیگر اسمت را عوض نکن
#مجید_قیصری
داستان نامه نگاری مخفیانه یک سرباز ایرانی و یک سرهنگ عراقی بعد از جنگ و در کنار مرز
با تم طنز
جذاب و پرکشش

سیرمطالعاتی علوم عقلی اسلامی
پیشنهاد شده توسط: حجت الاسلام دکتر خسروپناه
مدرسه آفاق حکمت
مرجع آموزش آزاد علوم انسانی و اسلامی
@afaghehekmat
🕸🕸🕸🕸🕸
عیب جویی تو،
از انتقام،
از تثبیت خودت و
از نفی مخاطبت ریشه می گیرد.
اما اگر تو علاقمند شدی، عیب را می پوشانی و خوب می پوشانی .
" خیر الساترین " به این است که تو به گونه ای عیب را بپوشانی که در مان شود . نه اینکه به گونه ای بپوشانی که گسترش پیدا کند .
کتاب مشکلات حکومت دینی
#علی صفائی حائری( ع- ص)
جزوه نکات کاربردی اعتکاف به زبان خودمانی:
فلسفه اعتکاف
احکام اعتکاف
اعمال اعتکاف
لوازم ضروری اعتکاف
کاری از مجموعه تربیت دینی حیات طیبه
هزینه استفاده 5صلوات نذرظهور
تکبر در برابر معصومین
در واقع تکبر در برابر خداست که به این شکل نمودار میشود
#رهایی از تکبر پنهان

تکبر نسبت به خدا چگونه تجلی پیدا میکند؟
ترکیب گناه و تکبر چگونه ظاهر میشود؟
دو نکته از کتاب رهایی از تکبر پنهان
اثر استاد پناهیان

🕋«وَالْعَصْرِ انَّ الْانْسانَ لَفى خُسْرٍ، الَّاالَّذينَ آمَنُوا»، در تمام دورهها انسان در خسارت است؛ ❗️
⚡️مگر آنهايى كه به هدفى و به عشقى رسيدهاند و به آن سو گرويدهاند.
🔹انسان مادامى كه هدفى ندارد آهسته آهسته راه مىرود و مىلنگد و حتى مىنشيند و مىپوسد؛🚶🚶🚶
🔸 اما هنگامى كه كارى پيدا كرد حتى تا حد توالت رفتن و به مستراح رسيدن، آن وقت سرعت مىگيرد و مىشتابد و از تمام امكاناتش بهره مىگيرد...🏃🏃🏃
📚رشد، ص۴۹.

👆باورتون میشه حضرت علی (ع) اینطوری کمیل رو توبیخ کرده باشه؟؟
دعوتید به مطالعه کتاب "نظام ولایت فقیه نظام علوی یا مهدوی"
نوشته محمد نجفی
کتاب جالبیه ارزش خوندن داره

معرفی چند کتاب خوب درباره فتنه سال88
به مناسبت حماسه 9دی
لطفا شما هم این کتابهای خوب رو به دوستان اهل مطالعه و فعالان فرهنگی معرفی کنید

👆نیم صفحه از کتاب رهایی از تکبر پنهان تقدیم به شما
💠هرکه را می دید سلام می کرد و کسی در سلام بر او سبقت نگرفت.
💠وقتی با کسی دست می داد دست خود را زودتر از دست او بیرون نمی کشید وصبر میکرد تا طرف مقابل دستش را بکشد
💠با مردم چنان معاشرت می کرد که هرکس گمان می کرد عزیزترین فرد نزد آن حضرت است.
💠سکوتی طولانی داشت و تا نیاز نمی شد لب به سخن نمی گشود.
💠هرگاه با کسی هم صحبت می شد به سخنان او خوب گوش فرا می داد.
💠چون با کسی سخن می گفت کاملا برمیگشت و رو به او می نشست.
💠در مجلس جای خاصی را به خود اختصاص نمی داد و از آن نهی می کرد.
💠هرگز سخن کسی را قطع نمی کرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگوید.
💠هدیه را قبول می کرد اگرچه به اندازه ی یک جرعه شیر بود.
💠هرکه عذر می آورد عذر او را قبول می کرد.
💠هرگز مذمت مردم را نمی کرد و بسیار مدح آنان نمی گفت.
💠بر جسارت دیگران صبر می فرمود و بدی را به نیکی جزا می داد.
💠سراغ اصحاب خود را می گرفت و همواره جویای حال آنان می شد.
💠اصحاب را به بهترین نام هایشان صدا می زد.
💠هرگاه چیزی به فقیر می بخشید به دست خودش می داد و به کسی حواله نمی داد.
💠عزیزترین افراد نزد او کسی بود که خیرش بیشتر به دیگران می رسید.
💠پیران را بسیار اکرام می کرد و با کودکان بسیار مهربان بود.
💠از برای فوت دنیا ناراحت نمی شد و یا به خشم نمی آمد.
💠 از برای خدا آنچنان به خشم می آمد که دیگر کسی او را نمی شناخت
💠هرگز برای خودش انتقام نگرفت مگر آنکه حریم حق شکسته شود.
💠هیچ خصلتی نزد آن حضرت منفورتر از دروغگویی نبود.
💠هرگز درهم و دیناری نزد خود پس انداز نکرد .
💠 در خوراک و پوشاک چیزی زیادتر از خدمتکارانش نداشت.
💠کفش و لباس را خودش وصله می کرد.
💠با دست خودش شیر می دوشت و پای شتر ش را خودش می بست.
💠همیشه خوشبو بود و بیشترین مخارج آن حضرت برای خریدن عطر بود.
💠همیشه با وضو بود و هنگام وضو گرفتن مسواک می زد.
💠تا گرسنه نمی شد غذا میل نمی کرد و قبل از سیر شدن منصرف می شد.
💠وقت آشامیدن سه جرعه آب می نوشید؛ اول آنها بسم الله و آخر آنها الحمدلله.
💠اوقات داخل منزل را به سه بخش تقسیم می کرد: بخشی برای خدا، بخشی برای خانواده و نیز بخشی برای خودش بود و وقت خودش را نیز با مردم قسمت می کرد.
منابع: کتاب «منتهی الآمال» مرحوم محدث قمی و
کتاب «مکارم الاخلاق» مرحوم طبرسی
سلام و صلوات خدا بر بهترین بندگانش حضرت محمد مصطفی و آل پاکش

این دره چه درخواستی از خدا میکند؟
چه کسانی میتوانند به دره سقر بروند؟
نصف صفحه از کتاب #رهایی_از_تکبر_پنهان
اونهایی عرف و اکثریت روعلامت حقانیت میدونن اگر درکربلا حضور داشتند لشکر۳۰هزار نفری رو ترجیح میدادن یالشکر۷۲نفری رو؟

امام علی ع:
اگر شخصی دوست داشته باشد بند کفشش از بند کفش دوستش بهتر باشداز مصادیق این آیه خواهد بود
نیم صفحه از کتاب "رهایی از تکبر پنهان"

❓اول بايد روشن شود اين مشكل چيست كه من نمی توانم بعد از بيستسال عبادت، در وجود خودم يك حسّ روحانيِ قابل قبول داشته باشم و با قلب خود با حقايق مرتبط گردم؟ اگر من بيستسال عبادت كردم و حبّ دنيا و حبّ شهوت و خودخواهي در وجودم كم نشد و از طرف ديگر شاهد اسماء و صفات الهي نشدم، معلوم است آنطور كه بايد و شايد دينداري نكردهام، آري؛ ممكن است «دينداني» كرده باشم ولی «دينداری» نه. دينداری يعني خدا مال من باشد و در قلب خود نور حضرت ربّالعالمين را احساس كنم. «ديندانی» يعني من از وجود خدا مطّلع باشم.
فرعون خوشه ای انگور در دست داشت و تناول می کرد. ابلیس نزدیک او آمد و گفت هیچ کس تواند این خوشه انگور تازه را مروارید سازد؟
فرعون گفت: نه.
ابلیس به لطایف سِحر آن خوشه انگور را خوشه مروارید ساخت. فرعون تعجب کرد و گفت: عجب استاد مردی هستی! ابلیس سیلی بر گردن او زد و گفت:
" مرا با این استادی به بندگی قبول نکردند، تو با این حماقت دعوی خدایی چگونه می کنی؟"
#جوامع_الحکایات_محمدعوفی
آلوین تافلر: وقتی پدر پنجاه ساله ای از پسر پانزده ساله اش می خواهد، دو سال دیگر صبر کند تا صاحب اتومبیلی برای خودش شود، این فاصله ۷۳۰ روزه فقط ۴ درصد عمر پدر را تشکیل می دهد، اما این دو سال ۱۳ درصد از عمر پسر را دربر می گیرد.پس عجیب نیست اگر برای پسر این مدت سه یا چهار بار طولانی تر باشد.
به همین صورت دو ساعت از زندگی یک کودک ۴ ساله مساوی است با دوازده ساعت از زندگی مادر ۲۴ ساله اش.
اگر از کودک بخواهیم که برای گرفتن یک آب نبات، دو ساعت صبر کند، مثل این است که از مادرش بخواهیم، برای خوردن یک فنجان قهوه، دوازده ساعت انتظار بکشد.خوب است که تفاوت ها را درک کنیم.این تفاوت، نه تنها بین بچه ها و ما هست،بلکه بین ما و همه آدم های دنیا هم هست.
شوک آینده، حشمت الله کامرانی (مترجم)، شهین دخت خوارزمی (مقدمه)، ناشر: علم - ۱۳۸۳/ سهندنامه
«کار باید تشکیلاتی باشد»
گردآورنده:محمود زارعی
سخنران: سید علی خامنه ای
ناشر:موسسه شهید احمد کاظمی
مجموعه بیانات رهبر معظم انقلاب پیرامون کار تشکیلاتی
این کتاب مجموعه بیانات رهبر معظم انقلاب پیرامون کار تشکیلاتی را در خود جای داده است.
کتابی که اگرچه حجم زیادی ندارد اما یکبار دوره کردن آن کمک می کند
تا خیلی از آفات کار تشکیلاتی را بشناسیم و با عوامل موفقیت تشکیلات آشنا شویم.
کتاب با این بخش شروع می شود: «هیچ کاری بدون تشکیلات پیش نمی رود».
عبارتی که جمله کامل آن پشت کتاب آمده است: «هیچ کاری در دنیا بدون تشکیلات پیش نمی رود،
انقلاب اسلامی ایران هم بدون تشکیلات پیش نرفت و پیروز نشد». «آثار و برکات کار تشکیلاتی»،
«شاخص ها و بایدهای تشکیلات موفق انقلابی»، «آفت شناسی کار تشکیلاتی»،
«مدیر باید جوهری از رهبری داشته باشد»، «وظایف اعضای تشکیلات»، «نمونه های موفق»
و «جبهه فرهنگی انقلاب سازماندهی می خواهد» عناوین فصل های این کتاب 140 صفحه ای است
#کار باید تشکیلاتی باشد
#سید علی خامنه ای
کتاب "تصمیمی برای یک عمر"
زیرنظر اساتید برجسته
دکتر شاهین فرهنگ ودکتر عبدالرضا کردی
باموضوع ازدواج موفق به چاپ رسید.

هدیه ای مناسب برای جوانان درآستانه ازدواج
کمک به ازدواج آگاهانه وموفق
قیمت: 12 هزارتومان
ارسال رایگان به تمام نقاط کشور
سفارش آسان :
ارسال عدد6 بهمراه نام ونام خانوادگی به سامانه پیامک
3000431531
www.khmehr.ir

#تعلیقه بر شرح حکمه الاشراق 382 چاپ جدید
#صدرالمتالهین
#فلسفه
#علم النفس
#ترکشهای پایان نامه نویسی
مولوی با کبکبه و دبدبه
در حالی که مریدانش
احاطه اش کرده بودند
و آب وضویش را به تبرک
بر می داشتند با شمس برخورد
و با تکبر در او نگریست.
شمس گفت سوالی دارم.
مولوی گفت بپرس.
شمس گفت بگو بدانم
محمد(ص) پیامبر ما
برتر بود یا حلاج شیخ ما؟
مولوی خشمگین شد
و گفت کفر می گوئی؟
شمس گفت پس چرا محمد
پس از سالها عبادت خدا
هنوز در دعاهایش
این گونه می خواست که :
خدایا خودت را به من بشناسان
ولی حلاج آنقدر در خدا
غرق شده بود که می گفت
من خدا هستم
و فریاد انا الحق می زد.
مولوی درماند.
شمس روی برتافت و رفت.
مولوی به التماس
به دنبال وی روان شد
و تمنا کرد تا شمس پاسخش گوید.
شمس گفت
چون نمی دانی
چرا با این تکبر و تفرعن
بر زمین خدا راه می روی؟
پاسخ این است که محمد(ص)
دریانوش بود
و هرچه از معرفت خدا
در جام وجودش می ریختند
پر نمی شد
ولی جام حلاج ظرفیت نداشت
تا اندکی در آن ریختند
مست شد و به عربده کشی افتاد.
آن که را اسرار حق آموختند مَُهرکردند و دهانش دوختند
«از کتاب پله پله تا ملاقات خدا»
در جاي جاي زيارت عاشورا، ابتدا يک فراز جهت عشقورزيدن به امام در ميان است و سپس فرازي جهت تنفّر از دشمنان آن حضرت مطرح ميگردد و سپس دعا شروع ميشود، زيرا تا جان را با محبت به مطهّرين از يک طرف و برائت از آلودگان از طرف ديگر زينت ندهيم جانمان شايستهي اجابت آن دعا نميشود و خدا نظري به ما نخواهد کرد. همان چيزي که قرآن بر آن تأکيد دارد و ميفرمايد: «...فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ...»؛ هرکس به طاغوت کفر بورزد و به خدا ايمان بياورد به دستگيرهي محکمي چنگ زده است. در اينجا ابتدا کفر به طاغوت را مطرح ميفرمايد، همانطور که در زيارت عاشورا ابتدا صد لعن مطرح ميشود.
.
كتاب زيارت عاشورا
استاد اصغر طاهرزاده
آلودگی به پستیهای درونی و بیرونی
❓سوال: ما آلوده به پستیهای درونی و بیرونی هستیم، ما را طبابت کنید و در پیمودن این طریق ما را راهنمایی بفرمایید.
☑️👈ج: بسمه تعالی- زیاد بگوئید «استغفر الله» و خسته نشوید، و خاطر جمع باشید این علاج است. « داؤکم الذنوب و دواؤکم الاستغفار ».
( کنز العمال، ج 1، ص 479 ).
گفتم از کوه بگویم قدمم می لرزد
از تو دم می زنم اما قلمم می لرزد
هیبت نام تو یک عمر تکانم داده ست
رسم مردانگی ات راه نشانم داده ست
پی نبردیم به یکتایی نامت زینب
کار ما نیست شناسایی نامت زینب.

|
دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب سلام الله علیها |
|||||||||
|
عناوین اصلی کتاب شامل: |
|||||||||
|
مشخصات کتاب : |
|
||||||||
بقیه کتابها در ادامه مطلب
بسم الله الرحمن الرحیم
انسان در ذات خود فقير است، «فقر» يعني نداشتني که بايد داشت. اين ديوار چشم ندارد، ولي نيازمند چشم هم نيست، چون اصلاً استعداد آن را ندارد. اما انســان فقيــر است چون داراي نداشتنـي است که ميتوانـد داشته باشد. قرآن هم در اين رابطه ميفرمايد: «يا اَيَّهاالنَّاسُ اَنْتُمُ الْفُقَراءُ اِلَي اللهِ وَاللهُ هُوَ الْغَنِي الْحَميِدُ» اي مردم! شما فقيراني هستيد که ميتوانيد از خداي غني حميد برخوردار بشويد.
... انسان ميتواند در لوح جانش متأثر از صورت ها ومعانياي بشود که اين صورتها و معاني خلأهاي او را پر کند. حال سؤال اين است که چه معاني و صورتهايي است که اگر انسان بگيرد واقعاً غني ميشود؟ اگر درون برکه آبي سنگ و ريگ بريزيد، اين برکه از بين نرفته است ولي پر ميشود آن هم از چيزي که برکهبودن آن را از آن ميگيرد. اگر يک انساني هم از غير انسانيت پر شود، پر شدهاست ولي انسانيتش ضايع شده است.

مقام انسان، مقام قبول و انفعال است، ولي از چه چيزي بايد پر شود، و جانش آنرا قبول کند؟ مسلّم از انسانيت. فيض انسانيت را از چه کسي بگيرد؟ از عينالانسان. عينالانسان چه کسي است؟ امام زمان عج.
...علم که مقولهاي وجودي است و داراي شدت و ضعف است. به طوري که ميتوان گفت آن فرد داراي علم شديد و يا علم ضعيف است. و همين که علم داراي شدت و ضعف است، داراي درجه شديد و يا علم مطلق هم هست، پس مطلقِ علم داريم، که همان عليم مطلق، يعني حضرت حق است.
انسانيت هم ذاتي است که مَقُولِ به تشکيک است(درجات ضعیف و شدید دارد) و ميتوان گفت: فلاني انسـانيتش شديـدتر است پس همين که انسانيت، شدت وضعفبردار است، يک انسان مطلق يا انسان کامل داريم. آيا انسان کامل گوشت کامل است؟ خير، چون انسانيت يک مقام معنوي است. پس انسان کامل هم يک مقام معنوي است...
مقام انسان کامل مقامي است که برکهاش از انسانيت پر است. خلأهايي که انسانيتش را ناقص کند، ندارد. انسان کامل، مقامي است که اگر نظر کند به لوح جان بقيه انسانها، آنها هم انسان ميشوند.
بخشی از کتاب جایگاه و معنی واسطه فیض اثر استاد طاهر زاده کتاب را میتوانید از صفحه زیر دانلود کنید(دانلود آن از نظر شرعی اشکال ندارد مولف راضی است)
http://shia-patogh.blogfa.com/post/1485

نشان خلوص عمل آن است که انسان توقع نداشته باشد که دیگران او را بر این عمل بستایند.
امام صادق (ع) : العَمَلُ الخالِصُ الَّذی لاتُریدُ أَن یحمَدَک عَلَیهِ أَحَدٌ إِلاّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ. [1] عمل خالص آن است که نخواهی جز خدا کسی تو را بر آن بستاید.
و از این خالصتر آن است که یکپارچه انجام عمل را به لطف و عنایت خدا استناد دهد و شکرگزار توفیق الهی باشد و از این خالصتر آن است که منتی بر خدا هم نگذارد و توقعی از او نداشته باشد. درجات خلوص نیت مستقیماً به درجات معرفت ما از خدا بستگی دارد. از سوی دیگر درجات معرفت نیز با تلاش در تطهیر نیت بالا میرود.
...اصلاح نیت، نیاز به تمرین و تلاش دارد و بدون «توجه»، حاصل نمیشود بزرگان و عارفان از کیمیای اخلاص اندوختة فراوانی از ارزش و معرفت و معنویت برای خود گرد آوردهاند. حضرت آیةاللَّه بهجت پیش از آغاز درس خود لحظاتی به ذکر و توجه میپردازند و در هیچ شرایطی این برنامه را ترک نمیکنند. در سیرة امام راحل نیز همین تقید بیان شدهاست. این برنامة تجدید نیت موجب میشود کلاس درس علاوه بر بهرة علمی که برای شاگردان دارد بهرة انسانی برای استاد هم داشته باشد.
«لحظاتی پیش از عمل» با احیای نیت و توجه به خدا میتوان به عمل ارزش اخلاقی و معنوی بخشید وآن را در فرایند کمال و سعادت سهیم گردانید و این درسی است که امیر مؤمنان (ع) در مبارزة با «عمرو بن عبد ودّ» به ما میآموزد.
در این لحظاتِ پیش از عمل، چند کار انجام میگیرد.
اول: اطمینان از رضایت خدا به این عمل.
دوم: درخواست از خدا برای خلوص نیت و سلامت انگیزه.
سوم: خلوت و مناجات با خدا و عرضة عمل به پیشگاه او.
چهارم: تصمیم جدی بر اخراج همة انگیزههای مزاحم.
بندة خدا همواره در آغاز عمل اندیشناک رضای اوست. پس از عمل هم توفیق خدایی را در انجام آن فراموش نمیکند. به همین جهت شکرگزار درگاه خدا برای انجام این عمل است.
تذکر: اهمیت تلاش برای اصلاح نیت به معنی تعطیل عمل تا اطمینان از خلوص آن نیست. خدا انجام وظایف شرعی را از ما خواستهاست. ترک آن به بهانة نداشتن خلوص نیت نافرمانی خدا محسوب میشود. عمل صالح، به احتمال شائبة ریا نباید رها شود گرچه برای اصلاح نیت نسبت به خود باید بسیار سختگیر و پرتوقع باشیم.
برگرفته از کتاب به کجا و چگونه
شخصي خدمت رسولالله ص آمد و عرض كرده يا رسولالله! شما ميفرماييد که بايد روي پهلوي راست بخوابيم ولي من هرچه تلاش ميکنم که روي پهلوي راست بخوابم،سريعاً روي پهلوي چپم ميغلطم، شما ميفرماييد چه کار کنم؟ حضرت او را در آغوش گرفتند و كمي فشار دادند و فرمودند برو از اين به بعد روي پهلوي راست بخواب.
آن شخص ميگويد از آن به بعد هر چه تلاش ميکنم كه به پهلوي چپ بخوابم ميل به خوابيدن روي پهلوي راست دارم. ...
وجود مقدس پيامبر خدا ص با يک توجه به آن شخص، ميل او را تغيير دادند. ..آري! گاهي ميلها کج است و با نظر پيامبر ص اين ميلها عوض ميشود.
همه ما انسانها غير از امام معصوم، ميلهايمان کج است، تنها کافي است امام معصوم به ما نظري کند تا ميلهاي ما راست شود و عملهايي که منطبق با ميلهاي راست است از ما صادر شود، چون
اولاً: آن ذوات مقدس مقامشان مقام واسطة فيض است و سبب متصل بين ارض و سماء ميباشند و لذا در تمام مراتب وجود قدرتِ تصرف دارند.
ثانياً: جان آنها عين عصمت است، و لذا به هر کجي كه برخورد کنند آن را راست ميكنند.
... عموم ما بعضي از كارها را قبول داريم و مايليم انجام دهيم، اما انجام نميدهيم و بعضي از كارها را قبول نداريم و ميخواهيم انجام ندهيم، اما انجام ميدهيم، چرا؟ و چه بايد کرد؟ ...
آري اكثراً به خوبيها دانا هستيم اما داراي خوبيها نيستيم. همه ميدانيم که خدا خوب است ولي اين «خداداني» است، «خداداري» چيز ديگري است.
اينجا است که بايد متوجه شد راه ديگري غير از کتاب و درس براي اصلاح خود نياز داريم. بايد راهي باشد که از طريق آن، انسان معصومي -كه نمايش بالفعل همة خوبيهاست- به کمک نظر مبارکش کار ما را درست کند. نظر امامزمان ع ميتواند آن راه باشد، قدرت و عظمت امام ع در اين است كه اگر به قلب انسان نظر کند، آن قلب، تحت تأثير قلب امام معصوم قرار ميگيرد و لذا کجيهايش راست ميشود.
در همين راستاست که آيتاللهبهاءالديني«رحمةاللهعليه» بزرگترين برکت وجود مقدس امام زمان ع را براي مؤمنين، تغيير مبادي ميل مؤمنان ميدانستند، به اين معني که نظر مبارک حضرت، ميتواند ميلهاي حيواني را به ميلهاي انساني و الهي تبديل کند. در آن صورت است كه ميتوان گفت:
خاك بوديم اين چنين موزون شديم
خاك ما زرگشت،سيمين جان شديم
برگرفته از کتاب "جایگاه و معنی واسطه فیض" اثر استاد طاهر زاده
این کتاب را میتوانید از لینک زیر دانلود کنید(صاحب اثر از دانلود آن راضی است)
دانلود کتاب جایگاه و معنی واسطه فیض

در ذیل چند کتاب با موضوع حضرت زهرا برای دانلود قرار داده شده و همچنین سخنان مقام معظم رهبری درباره حضرت زهرا سلام الله علیها تقدیم میگردد
این خیر کثیرى که خداوند متعال در سورهى مبارکهى کوثر مژدهى آن را به پیامبر اکرم داد و فرمود: «انّا اعطیناک الکوثر» - که تأویل آن، فاطمهى زهرا (سلاماللَّهعلیها) است - درحقیقت مجمع همهى خیراتى است که روزبهروز از سرچشمهى دین نبوى، بر همهى بشریت و بر همهى خلایق فرو مىریزد. خیلىها سعى کردند آن را پوشیده بدارند و انکار کنند، اما نتوانستند؛ «واللَّه متمّ نوره و لو کره الکافرون».
ما باید خودمان را به این مرکز نور نزدیک کنیم؛ و نزدیک شدن به مرکز نور، لازمه و خاصیتش، نورانى شدن است. باید با عمل، و نه با محبت خالى، نورانى بشویم؛ عملى که همان محبت و همان ولایت و همان ایمان، آن را به ما املاء مىکند و از ما مىخواهد.
با این عمل، باید جزو این خاندان و وابستهى به این خاندان بشویم. اینطور نیست که قنبرِ درِ خانهى على (علیهالسّلام) شدن، کار آسانى باشد. اینگونه نیست که «سلمان منّا اهلالبیت» شدن، کار آسانى باشد.
ما جامعهى موالیان و شیعیان اهلبیت(علیهمالسّلام)، از آن بزرگواران توقع داریم که ما را جزو خودشان و از حاشیهنشینان خودشان بدانند؛ «فلان ز گوشهنشینان خاک درگه ماست». دلمان مىخواهد که اهلبیت دربارهى ما اینطور قضاوت کنند؛ اما این آسان نیست؛ این فقط با ادعا به دست نمىآید؛ این، عمل و گذشت و ایثار و تشبه و تخلق به اخلاق آنان را لازم دارد. بیانات در سالروز میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها 1370/5/10
نسل حضرت زهرا سلام الله علیها نسل یازده خورشید فروزان
مصداق کوثر براى نبىاکرم، چیزهاى گوناگون است. یکى از برجستهترین مصادیق کوثر، وجود مقدس فاطمهى زهراست؛ که خداوند متعال در این وجود مبارک، دنبالهى معنوى و مادى پیامبر را قرار داد.
برخلاف تصور دشمنان
بقیه در ادامه مطلب
يأس موقعي براي انسان پيش ميآيد كه يا كاري كرده و فايدهاي از آن نبرده، يا ميخواهد كاري بكند منتهي از نتيجهگرفتن آن مطمئن نباشد. كل دنيا از آن جهت كه دنياست يك نحوه پوچي به همراه دارد، چون ماندني نيست. پس كسي كه مقصدش دنيا - يعني غير خدا- شود حتماً مأيوس ميشود. حال نتيجهي يأس چيست؟ گفت:
من به هر جمعيتي نالان شدم جفت بد حالان و خوش حالان شدم
هر روز، به كاري، و هر دم، به دري است! چون مأيوس است و ميخواهد از يأس بيرون آيد، همين طور ميدود، درست مثل كسي كه تشنه است و در وسط بيابان قرار گرفته است، به دنبال آب به اين طرف و آن طرف ميدود. لحظهاي قرار ندارد، اما به آن نميرسد. نه ميتواند ندود، نه مطمئن است آنجا كه ميدود آب هست. در يك حالت ترديد بهسر ميبرد. گفت:
دور ميبيني سراب و ميدوي عاشق آن بينش خود ميشوي
با خيالات خود زندگي ميکند و وقتي خواست با آنها ارتباط واقعي پيدا کند ميبيند هيچچيز نبود.
گويد او چندان كه افزون ميدوي از مراد دل جداتر ميشوي
آنچه تو گنجش توهّم کردهاي از توهّم گنج را گم کردهاي

با خيالات خود زندگي ميكند و وقتي خواست با جديت با آنها ارتباط برقرار كند ميبيند هيچ چيز نبود. يا شخصي كه با جديت و تلاش فراوان تمام فکر خود را متمرکز ميکند تا مدرک دانشگاهي درجه بالايي کسب کند، اما در يک بازخواني مجدد، درمييابد به آنچه ميخواسته، نرسيده است. حالا يك باغ ميخرد تا روزهاي تعطيل، براي تفريح به آنجا برود. در واقع او با آن مدرک درجة بالا نتوانسته است يأس «خود» را برطرف كند و به آرامش برسد. وقتي هم كه باغ را خريد مدتي با آن خوش است اما دوباره ميبيند كه ناآرام است. باغ را ميفروشد و به يکي از شهرهاي توريستي مهم دنيا ميرود، جايي كه بتواند خوش بگذراند، و باز خود را با يأس و پوچي روبهرو ميبيند.
علت اينكه او هر لحظه به كاري است و هر لحظه يك تصميمي ميگيرد، به خاطر اين است كه ميخواهد از راهي غير از راه حقيقي، از يأسِ خود فرار كند. آنچه را دارد كافي نميداند و با آن آرام نيست و قرار و اعتمادي در «خود»ش حس نميكند و آنچه را هم که ندارد، نميداند که چيست، فکر ميکند پول و مقام ندارد و لذا با دلبستن به امثال پول و مقام ميخواهد آرامش مورد نياز روحش را تأمين کند ولي چيزي نميگذرد که ميبيند روز از نو، روزي از نو، باز همان يأس و همان احساس پوچي. همة اين نمونهها به ما ميگويد دل بستن به غير خدا برابر است با مأيوسشدن.
...
منبع: برگرفته از کتاب آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین(یکی از موثرترین کتابها در زندگی من)
این کتاب را میتوانید از لینک زیر دانلود کنید
دانلود آن هیچ اشکالی ندارد چون نویسنده راضی است
توجّه فراوان به مجهولات و بزرگنمایی گزاره های متزلزل، اغلب برخاسته از کوتاهی وناتوانی از انجام وظایف مسلّم و مسؤولیتهای قطعی است. کسی که به وظایف خود پایبند نیست، برای توجیه سستی و کوتاهی خود به دنبال بهانه میگردد، و چه بهانه ای بهتر از «نمیدانم»؟
با این بهانه تا مدّتی میتوان در پیشگاه خود و جامعه سرافراز بود!
سید شهدای انقلاب اسلامی آیةاللَّه بهشتی مینویسد:
«تمایل به بیبندوبار زیستن زمینة قبول هر مطلب جدی را - هر قدر هم روشن ومستدل باشد - در ما ضعیف کرده یا از این برده است. گویی دوست داریم همواره در حال شک باقی بمانیم، مبادا گرفتار وظیفه شویم! . . . «
پس استقبال از شک و سؤال بیش از پرداختن به آگاهیها و باورها غالباً برای رهایی از قید تعهّد و فرار از سختی مسؤولیت است. کسی که بنای انجام وظیفه و ادای تکلیف دارد، از مسلّمات آغاز میکند و در میانة امواج سهمگین تردید به «گزاره های یقینی» چنگ میزند.

منبع: کتاب به کجا ؟ چگونه ؟ (اثر استاد محمد عالم زاده نوری)
این کتاب را نویسنده به صورت رایگان در اینترنت قرار داده میتونید از لینک زیر دانلود کنید
کسی که عمل نمیکند علاوه بر اینکه از به دست آوردن علم محروم میشود، با یک خطر سهمگین نیز مواجه است: از دست دادن یافته ها.
همان طور که با عمل به یقینات امور مشتبه یقینی شود، با عمل به مشتبهات، امور یقینی مشتبه میگردد. آن که به حقیقتی دست یافته باید - با عمل - شکرگزار این نعمت باشد و الاّ آن را از دست خواهد داد.

بر پایه روایات پیروی از خواهش های نفس و عمل نکردن به حق، ابزار ادراکی و قدرت تشخیص آدمی را از کار میاندازد. همین هشدار - گویا و صریح - در نهج البلاغه چنین آمده است:
«لاتَجعَلوا عِلمَکم جَهلاً وَ یقینَکم شَکا، إِذا عَلِمتُم فَاعمَلوا، وَ إِذا تَیقَّنتُم فَأَقدِموا «
علم خود را به جهل، و یقین خود را به شک تبدیل نکنید، هرگاه دانستید، عمل کنید و هرگاه یقین کردید، اقدام نمایید.
دانستن و عمل نکردن گونهای از نفاق است که به از دست دادن باور میانجامد.
دانستن و عمل نکردن گونه ای از نفاق است که به از دست دادن باور میانجامد. با از دست دادن باور و فراهم آمدن تردید، استحکام و اطمینان زندگی از بین میرود و انسان در صحنهای سراسر حیرت و سؤال و ابهام و ظلمت قرار میگیرد. . .
«ذَهَبَ اللَّهُ بِنورِهِم وَ تَرَکهُم فی ظُلُماتٍ لایبصِرون «
خداوند نور منافقان را میزداید و آنها را در تاریکیها چنان رها میکند که هیچ نمیبینند:
«یخرِجونَهُم مِنَ النّورِ إلی الظُّلُمات «.
منبع: کتاب به کجا ؟ چگونه ؟ (اثر استاد محمد عالم زاده نوری)
این کتاب را نویسنده به صورت رایگان در اینترنت قرار داده میتونید از لینک زیر دانلود کنید
قالَ عَلِی (ع) : خادِع نَفسَک فی العِبادَةِ وَ ارفَق بِها وَ لاتَقهَرها وَ خُذ عَفوَها وَ نِشاطَها، إِلاّ ما کانَ مَکتوباً عَلَیک مِنَ الفَریضَةِ فَإِنَّهُ لا بُدَّ مِن قَضائِها وَ تَعاهُدِها عِندَ مَحَلِّها.
در عبادت و بندگی، نفس خود را بفریب. با او مدارا نما و مقهورش مدار (تکلیف سخت به او مکن) و هنگام فراغت و نشاطش آن را دریاب (به طاعت و بندگی وادار) مگر آنچه بر تو واجب است که از بجا آوردن آن و مراعات نمودن آن در وقتش چارهای نیست.
قالَ عَلِی (ع) : إِنَّ لِلقُلوبِ إِقبالاً وَ إِدباراً فَإِذا أَقبَلَت فَاحمِلوها عَلَی النَّوافِلِ وَ إِذا أَدبَرَت فَاقتَصِروا بِها عَلَی الفَرائِضِ.
برای دلها اشتیاق و اعراض (آمادگی و ماندگی) است. پس هرگاه رو کرد آن را به انجام مستحبات وادارید و هرگاه روبرگرداند به انجام واجبات اکتفا کنید.
چند ساعت مطالعة پیاپی - حتی اگر به سردرد و پریشانی نرسد - چون به تکلف و تحمیل، انجام گرفته، طراوت و نشاط و رغبت ما را به مطالعه کتاب از بین میبرد. اما توزیع همین چند ساعت بر زمان، امید استمرار آن را افزایش میبخشد و نشاط و علاقة ما را حفظ میکند.

بزرگان اخلاق میفرمایند: اگر علاقه به اقامة 10 رکعت نماز مستحبی دارید 12 رکعت نخوانید؛ زیرا دو رکعت پایانی که به تحمیل و با فشار و بیحوصلگی انجام گرفته، خاطرة ناخوشایندی از خود در ذهن ما باقی میگذارد. همین تصویر نامبارک و آزاردهنده، انگیزه و اشتیاق و طلب ما را برای تکرار عمل کم میکند. اما اگر هشت رکعت خوانده شود، لذتی که از این عملِ زنده و پرطراوت تجربه میشود دو نتیجه در پی دارد:
اول: پیدایش تصویری دلانگیز و خاطرهای شیرین در ذهن.
دوم: پایداری شوق و عطش و تقاضا برای تکرار عمل در دل.
این توصیه شبیه توصیه به دست برداشتن از غذا قبل از سیر شدن است و علاوه بر عبادت در برنامه های دیگر نیز باید رعایت شود.
منبع: کتاب به کجا ؟ چگونه ؟ (اثر استاد محمد عالم زاده نوری)
این کتاب را نویسنده به صورت رایگان در اینترنت قرار داده میتونید از لینک زیر دانلود کنید
وبلاگی برای رشد اعتقادی و اخلاقی