بسم الله الرحمن الرحیم
بزرگترين جنايت به مذهب اين است كه آن را از تفكر و تعقل جدا كنيم و غير برهانى و عاطفى جلوه بدهيم، كه هر كس براى دلش به آن روى می آورد؛ چون اين مذهب عاطفى و آرام بخش همان است كه افيون ملتها می شود و دستاويز مادّیگرى و عامل ضد مذهب.
در همان لحظه اى كه مذهب از برهان جدا می شود و از تفكر و سنجش و انتخاب كنار می افتد، از همان لحظه مذهب اعدام شده و مراسم تدفينش هم گذشته است.
اين مذهب عاطفى، اولين خاصيتش صلح كلى و سازشگرى و بی تفاوتى است و با هر چيزى مىسازد و با هر بی دينى جمع می شود و با هر شرك و كفر و فسق و ظلمى كنار می آيد.
و اين سازشگرى طبيعى است؛ چون اين مذهب از خود چيزى ندارد و خودش حد و مرزى ندارد و در و پنجره اى ندارد و اين است كه هر چيزى به آن راه می يابد و هر چيزى از آن بيرون می آيد.
خاصيت ديگر، همان دستاويز شدن و نردبان دزد شدن و پل جهنم گرديدن است.
و خاصيت ديگر، قربانى شدن و هر روز به راهى افتادن است و اين هر دو خاصيت لازمه و نتيجه ى خاصيت اول حساب می شوند؛ چون پيداست كه يك چنين اسب آرامى را هر كس سوار می شود و پيداست كه هنگام رسيدن به مقصد كنارش می گذارند و سُرش می دهند و در وقت لازم ذبح شرعی اش هم می نمايند.
اصولًا آنها كه به مقصدى می رسند پلها را پشت سر خود می كوبند و نردبانها را بر می دارند تا كسى ديگر از آن جا نگذرد و رقيبى همان راه را نپيمايد.
اينها خاصيتها و ويژگیهاى مذهب عاطفى و دستورى است.
علی صفایی حائری
کتاب اندیشه من
منبع:http://forum.bidari-andishe.ir/thread-28915-page-6.html
وبلاگی برای رشد اعتقادی و اخلاقی